⚠️جنگ احتمالی آمریکا و ونزوئلا(۱)

⚠️جنگ احتمالی آمریکا و ونزوئلا(۱)
✍دکترسعید شهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرراهبردی نهضت جهانی جبهه مقاومت
🔹وضعیت کنونی
درگیری پنهان یا آشکار میان واشینگتن و کاراکاس در ماههای اخیر از جنس منازعهٔ کلاسیک نیست؛ بلکه ترکیبی از رقابت ژئوافزیکی/انرژی، جنگ ادراکات و عملیاتهای برونمرزی تحت عنوان «مبارزه با قاچاق» است. سیاستهای اخیر واشینگتن در دریای کارائیب و اقیانوس آرام، شکافهای قانونی، واکنشهای منطقهای و تقویت روابط راهبردی ونزوئلا با بازیگران شرقی (بهویژه روسیه و شرکای منطقهای) را برجسته کرده است.رصدِ رویدادهای اخیر نشان میدهد واشینگتن رویکردی تهاجمیتر در خصوص بهکارگیری قوای دریایی و هوایی برای مقابله با «مسائل ترانزیتیِ مواد مخدر» اتخاذ کرده است( بهانه ای جهت تجاوز)؛ حملاتی که طبق گزارشها در برخی موارد در آبهای بینالمللی و در حوالی حوزهٔ نفوذ ونزوئلا اجرا شدهاند و باعث افزایش چشمگیر تنشها گردیده است. در مقابل، کاراکاس با بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماتیک و امنیتی، مدارهای حمایتی خود را در شرق تقویت کرده است؛ اقدامی که بهروشنی از نگرانی واشینگتن دربارهٔ نفوذ رقبای راهبردی حکایت دارد
🔸ماهیت بحران
▪️سهگانهٔ رقابت-انرژی-روایت
این بحران را میتوان در یک مثلث تحلیل کرد:
▪️رقابت ژئوپلیتیک: نفوذ روسیه/ایران در آمریکای لاتین و تلاش آمریکا برای بازپسگیری هژمونی منطقهای؛
▪️اقتصاد و انرژی: ونزوئلا همچنان دارای ذخایر نفتی قابلتوجه است — اختلال در صادرات آن پیامدهای فرامنطقهای خواهد داشت؛
▪️مبارزهٔ روایتها: واشینگتن «مبارزه با قاچاق» را برجسته میسازد، کاراکاس آن را «نقض حاکمیت» توصیف میکند و هر طرف سعی میکند مشروعیت اخلاقی-قانونی اقدامات خود را تأمین کند
🔹ابعاد نظامی و امنیتی
اگرچه فاصلهٔ قدرت نظامی میدانی میان دو طرف زیاد است، اما تمرکز واقعی بر بازدارندگی و عملیاتهای نامتقارن است: حملات محدود دریایی/هوایی، عملیاتهای سایبری، تلاش برای تأمین کانالهای اطلاعاتی و اقدامات نیابتی در سطح منطقه. ریسک سوءمحاسبه بالا است—عملیاتی که با توجیه «ضدقاچاق» انجام میشود میتواند به درگیریهای ناخواسته منجر شود. گزارشهای میدانی اخیر دربارهٔ حملات به شناورهای مشکوک و واکنشهای دیپلماتیک بینالمللی این خطر را عیان ساختهاند
🔸ابعاد دیپلماتیک و حقوقی
اقدامات نظامیِ برونمرزی، اعم از عملیات مخفی یا آشکار، با سوالات جدی حقوق بینالملل مواجه است. کارشناسان مستقل سازمان ملل و نهادهای حقوقی دربارهٔ برخی از حملات اخیر اظهار نگرانی کرده و آنها را «نقض» قلمداد نمودهاند؛ این موضوع فشار دیپلماتیک بر واشینگتن را افزایش میدهد و از طرف دیگر، به ونزوئلا امکان میدهد تا پروندهٔ حقوقی و تبلیغاتی علیه ایالاتمتحده تشکیل دهد
🔹ابعاد اقتصادی و انرژی
هر گونه اختلال مکرر در صادرات نفت ونزوئلا یا اعمال تحریمهای تازه میتواند به بازتعریف مسیرهای انرژی بینالمللی منجر شود؛ مسیری که هماکنون بهسوی شرکای شرقی چون روسیه و چین گرایش یافته است. نوسانات قیمتی و بیثباتی بازار، بهویژه در کوتاهمدت، سناریوهای بدبینانهای برای اقتصاد جهانی ایجاد خواهد کرد — و این موضوع اهمیت اقتصادی بحران را فراتر از مرزهای منطقهای میسازد
🔸ابعاد انسانی و مهاجرتی
تشدید تنشها میتواند موج جدیدی از مهاجرت را به کشورهای همسایه تحمیل کند. امکانات پذیرش، فشار بر زیرساختهای بهداشتی و اجتماعی و هزینههای بلندمدت بازسازی انسانی-اجتماعی، باری بزرگ بر منطقه خواهد نهاد؛ لذا هر برنامهٔ سیاستی باید از هماکنون سازوکارهای بشردوستانه و پذیرش پناهجویان را تقویت کند
🔹 جنگ رسانهای و شناختی
میادین نبرد امروزی صرفاً فیزیکی نیستند؛ شبکههای اجتماعی، رسانههای سنتی و دستگاههای خبری دولتی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به روایتها دارند. واشینگتن بر داستان «مبارزه با مواد مخدر» تأکید میکند و کاراکاس بر «دفاع از حاکمیت»؛ مدیریت این روایتها برای کسب مشروعیت داخلی و بینالمللی حیاتی است
🔸بازیگران مؤثر و محاسبات هژمونیک
آمریکا بهدنبال مهار نفوذ واشینگتنزا (روسیه/چین) در نیمکرهٔ غربی است؛ روسیه و متحدانش با حمایت اطلاعاتی/نظامی از ونزوئلا بهدنبال ایجاد بازدارندگی متقابلاند؛ بازیگران منطقهای (کلمبیا، برزیل، اعضای کارائیب) نگران پیامدهای انسانی و امنیتیاند و در عین حال میانهروها خواهان کاستن از تنش هستند. تحلیل تعادل نیروها و انگیزههای هر بازیگر برایغ طراحی سناریوهای منطقی و قابلاجرا لازم است.
🔹مسیرهای کاهش تنش
▪️شفافسازی اطلاعات عملیاتی — انتشار دادههای متقن دربارهٔ اهداف و نتایج عملیاتها جهت کاهش ابهامات حقوقی و سیاسی.
▪️پذیرش ناظران بینالمللی — اعزام ناظران سازمان ملل یا هیأتهای منطقهای برای ممیزی میدانی و جلوگیری از سؤتفاهمهای فاجعهبار.
▪️تحریمهای هدفمند اقتصادی بهجای حملهٔ نظامی — استفاده از ابزارهای محدودکننده علیه نهادهای مشخص بهجای عملیات نظامی فرامرزی.
▪️فعالسازی سازوکارهای چندجانبه منطقهای (OAS، CELAC و سازوکارهای بشردوستانه) برای ایجاد پلتفرم گفتگو.
▪️تقویت کانالهای ارتباطی نظامی و دیپلماتیک میان واشینگتن و کاراکاس برای کاهش خطر برخورد ناخواسته
⬆️جمعبندی کلان
جمعبندی این است که این بحران، فعلاً در سطحِ بازدارندگی، فشار سیاسی و جنگ روایتها باقی خواهد ماند—نه آستانهٔ جنگ تمامعیار—مشروط بر آنکه سه متغیر کلیدی کنترل شوند:
۱) خودداری واشینگتن از اتخاذ اقدام نظامی گسترده
۲) هوشمندی دیپلماسی منطقهای
۳) حفظ کانالهای ارتباطی میان قدرتها.
عدالتطلبی و مقاومت ملتها، همراه با یاری الهی و حمایت راهبردی متحدان منطقهای فرامنطقهای کشورونزئلا، میتواند زمینهساز شکست تهاجمات برونمرزی وافول امریکابه رهبری ترامپ جنگ طلب،روانی، آدمکش و شروع دورهای نودر عالم (عصرظهور) باشیم.










Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!