⚠️ارزیابی راهبردی تهدیدات ناشی از اولتیماتوم غرب و پروژه ائتلاف صهیونیستی
⚠️ارزیابی راهبردی تهدیدات ناشی از اولتیماتوم غرب و پروژه ائتلاف صهیونیستی
✍سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت
نقطه پایانی اولتیماتوم موسوم به EU3 و ایالات متحده در خصوص «مکانیزم ماشه» فینفسه تعیینکننده نیست؛ آنچه اهمیت بنیادین دارد، بازه زمانی فعلی تا رسیدن به آن مقطع است. این فاصله زمانی عملاً به ائتلاف صهیونیستی ـ غربی و شبکه همکار داخلی آنان فرصت بازآرایی، سازماندهی و عملیاتیسازی سناریوهای چندلایه علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم ساخته است.
محور نخست: عبور از رهبری و تضعیف قوه اجرایی
طراحی دشمن معطوف به حذف یا عبور از رهبری و ایجاد سازوکارهای جایگزین قدرت است. این پروژه با تمرکز بر بیثباتسازی قوه اجرایی و ارگانهای جایگزینکننده کابینه در شرایط بحرانی دنبال میشود. در چارچوب این سناریو، گزینههایی نظیر فشار به استعفا، ایجاد فضای ملتهب برای برکناری، یا حتی حذف فیزیکی رهبران اجرایی مدنظر است. نقطه جوش این بخش از پروژه، بر اساس برآورد اطلاعاتی، حوالی اواسط مردادماه خواهد بود.
محور دوم: شکافسازی اجتماعی ـ روانی
شبکه نفوذ انگلیس و سرویس MI6 مسئولیت اصلی در طراحی تکانههای شدید روانی و اجتماعی را برعهده دارد. هدف اصلی، فعالسازی گسلهای قومی، مذهبی و طبقاتی و در نتیجه آمادهسازی جامعه برای هرجومرج است. این بخش بر سه پایه طراحی میشود:
▪️تولید بحرانهای مصنوعی اقتصادی،
▪️جنگ روانی و فروپاشی اعتماد عمومی،
▪️اختلافافکنی سازمانیافته میان اقشار و گروهها.
محور سوم: اقدامات ضد امنیتی و ترور هدفمند
دشمن بدنبال اینست در بازه زمانی پیشرو، فهرستی از شخصیتهای مرجع ملی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی هدف عملیات حذف فیزیکی قرار گیرند. این اقدام در راستای قطع خطوط ارتباطی بدنه اجتماعی با منابع معتبر هدایت و انسجام طراحی شده است.
موج دوم عملیات ائتلاف
در صورت تحقق سه محور فوق، مرحله بعدی پروژه شامل:
▪️فعالسازی هستههای مسلح در داخل،
▪️نفوذ و ورود گروههای تروریستی و تجزیهطلب از بیرون،
و در نهایت پشتیبانی هوایی و لجستیکی مستقیم ائتلاف خواهد بود.
سناریوی منطقهای: احتمال جنگ مستقیم
تحرکات اخیر منطقهای بیانگر آمادگی رژیم صهیونیستی برای درگیری جدید است. در این چارچوب:
▪️نقش آمریکا و اروپا در جنگ آینده پررنگتر از گذشته خواهد بود،
▪️دشمن در پی ارتقای تابآوری دفاعی اسرائیل و انتقال جنگ به زیرساختهای حیاتی ایران است،
ویژگی جنگ احتمالی «سرعت» خواهد بود؛ برآورد میشود طرفی که در سه روز نخست ابتکار عمل را بهدست گیرد، سرنوشت نبرد را تعیین کند،
ایران در مقابل، بهدنبال جنگی خواهد بود که به بازدارندگی پایدار و نابودی کامل ظرفیت دشمن برای آغاز جنگهای آینده منتهی شود.
مکانیزم ماشه؛ بُعد حقوقی ـ روانی
پذیرش سازوکار ماشه در توافق برجام، عملاً حق وتوی روسیه و چین را نیز خنثی ساخته و اکنون غرب میتواند با هر بهانهای روند بازگشت تحریمها را فعال کند.
ماهیت این تحریمها بیشتر در حوزه تسلیحاتی و مالی ـ فردی است،
اثر واقعی بر اقتصاد کشور محدود خواهد بود،
اما اثر روانی آن بر بازار (ارز، طلا، بورس) بسیار عمیق و پیشدستانه عمل کرده است.
راهبردهای مقابلهای پیشنهادی
دیپلماسی منطقهای و بینالمللی:
▪️تعمیق همکاری راهبردی با روسیه در پرونده اوکراین.
▪️امضای توافقهای انرژی بلندمدت با چین.
▪️بهبود روابط با عربستان برای محدودسازی دسترسی اروپا به انرژی ارزان.
🔹ابزار انرژی و ژئوپلیتیک
اعمال کنترل حداکثری بر تنگه هرمز و بابالمندب.
استفاده از افزایش بهای انرژی برای فشار بر اقتصاد اروپا.
🔸مدیریت اقتصادی داخلی
▪️تزریق ارز به بازار توسط بانک مرکزی.
▪️الزام شرکتهای فولادی، پتروشیمی و پالایشگاهی به عرضه ارز صادراتی در کف بازار.
🔹حوزه امنیت اجتماعی
▪️انسجام ملی و عبور از اختلافات حزبی و جناحی.
▪️افزایش تابآوری روانی جامعه در برابر جنگ ترکیبی دشمن.
⬆️جمعبندی
ائتلاف صهیونیستی ـ غربی تمرکز اصلی خود را بر «جنگ از درون» قرار داده و مکانیزم ماشه صرفاً یک پوشش حقوقی ـ روانی برای این پروژه است. پادزهر راهبردی این سناریو، حفظ وحدت ملی، افزایش هوشیاری عمومی و بهرهگیری فعال از ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی است.
هرگونه شکاف داخلی، به منزله باز کردن مسیر سونامی سیاه دشمن خواهد بود.
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!