⚠️رزمایش اخیرموشکی سپاه؛ ابهام راهبردی میان آفند و پدافند

Saeid shahrabi farahani

⚠️رزمایش اخیرموشکی سپاه؛ ابهام راهبردی میان آفند و پدافند

سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت

رزمایش اخیر موشکی سپاه پاسداران در غرب کشور ـ درست پس از رزمایش بزرگ نیروی دریایی ارتش ـ نه صرفاً یک نمایش قدرت نظامی، بلکه پیام سیاسی و استراتژیک چندلایه به بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بود. بررسی ابعاد مختلف این رویداد نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران در حال ترسیم نقشه‌ای پیچیده از بازدارندگی ترکیبی است که مرز میان پدافند و آفند را عمداً مبهم نگاه می‌دارد


موقعیت جغرافیایی رزمایش؛ پیام مستقیم به اسرائیل
انتخاب غربی‌ترین نقطه ایران، در همجواری با جبهه مقاومت و نزدیک‌ترین فاصله به فلسطین اشغالی، اقدامی کاملاً هدفمند است. این اقدام یادآور جنگ ۱۲ روزه بود؛ جایی که اسرائیل توانست برخی نقاط پرتاب موشک ایران و مقاومت را هدف بگیرد. رزمایش کنونی به تل‌آویو این پیام را منتقل می‌کند که ایران تاکتیک‌های خود را بازسازی کرده و از رینگ‌های متنوع هجومی قادر به اعمال فشار بر جبهه داخلی اسرائیل خواهد بود.

ماهیت ترکیبی رزمایش؛ تلفیق آفند و پدافند
رزمایش اخیر نه یک شلیک نمایشی، بلکه شبیه‌سازی جنگ واقعی بود.
بخش آفندی: شلیک انبوه موشک‌های بالستیک با دقت بالا، نشانگر توانایی ایران در فلج‌سازی مراکز حیاتی اسرائیل است.
بخش پدافندی: ورود یگان‌های جنگ الکترونیک و سامانه‌های دفاعی برای حفاظت از لانچرها و مقابله با حملات دشمن، نشان می‌دهد ایران تجربه جنگ‌های اخیر را به دکترین دفاعی خود اضافه کرده است.
این ترکیب موجب شد رزمایش بیشتر به یک مانور جنگی تمام‌عیار شباهت داشته باشد تا یک رزمایش معمول.

ابعاد روانی و رسانه‌ای
اعلام فوری رزمایش و انتشار تصاویر شلیک‌ها، بلافاصله در رسانه‌های اسرائیلی بازتاب یافت و التهاب روانی ایجاد کرد. گمانه‌زنی‌ها درباره حمله پیش‌دستانه ایران، نشان می‌دهد رزمایش موفق شد شکاف اطلاعاتی و ضعف اشراف اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نسبت به تحرکات ایران را آشکار کند. این همان چیزی است که تهران به دنبال آن است: انتقال جنگ از میدان نظامی به جبهه روانی دشمن.

ابهام راهبردی؛ نقطه قوت ایران
دو تفسیر اصلی از این رزمایش وجود دارد:
گروهی آن را صرفاً هشداری بازدارنده برای جلوگیری از تجاوز جدید اسرائیل می‌دانند.
گروهی دیگر معتقدند رزمایش، تمرین ویژه برای یک حمله پیش‌دستانه غافلگیرانه بود.
واقعیت آن است که ایران با نگه داشتن دشمن در ابهام راهبردی، ابتکار عمل را در دست دارد. این ابهام موجب می‌شود اسرائیل ناچار به احتیاط مداوم باشد و نتواند به‌سادگی دست به اقدام پیش‌دستانه بزند.

بُعد دیپلماتیک و استراتژیک
از منظر دیپلماسی نظامی، رزمایش پیامی چندگانه داشت:
به آمریکا: ایران توان بازدارندگی مستقل دارد و حاضر نیست در برابر فشارها امتیاز حیاتی بدهد.
به کشورهای عربی همسو با اسرائیل: ورود به هرگونه ائتلاف ضدایرانی هزینه‌های مستقیم برای امنیت داخلی آنان خواهد داشت.
به متحدان جبهه مقاومت: ایران همچنان پشتیبان اصلی و قابل اتکاست.
این چندلایگی پیام، بخشی از راهبرد کلان ایران برای خرید زمان، بازسازی توان نظامی و تقویت جایگاه منطقه‌ای است.

چشم‌انداز آینده
با توجه به شواهد، درگیری نظامی ایران و اسرائیل در آینده دور از انتظار نیست. با این حال، زمان‌بندی آن برای تهران اهمیت حیاتی دارد:
هرچه ایران زمان بیشتری برای بازسازی و ارتقای توان موشکی، پهپادی و هسته‌ای در اختیار داشته باشد، دست برتر در نبرد آتی خواهد داشت.
اسرائیل نیز از هراس ویرانی جبهه داخلی خود، فعلاً از ایجاد مانع جدی خودداری می‌کند.

⬆️جمع‌بندی
رزمایش اخیر سپاه پاسداران را باید در چارچوب یک مانور استراتژیک چندبعدی تحلیل کرد:
نظامی: نمایش آمادگی هم‌زمان در آفند و پدافند.
روانی: ایجاد التهاب و عدم قطعیت در جبهه داخلی اسرائیل.
دیپلماتیک: ارسال پیام به بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای.
راهبردی: نگه داشتن دشمن در ابهام، تا تعیین زمان و شکل نبرد آتی.
در نهایت، جمهوری اسلامی ایران با این رویکرد، نشان داده است که قدرت بازدارندگی و ابتکار عمل را در سطح منطقه‌ای و جهانی در دست گرفته و راهبرد آینده خود را بر اساس شرایط میدان و منافع بلندمدت تعیین خواهد کرد.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.