تحلیل حقوقی-راهبردی استناد ایالات متحده به ماده ۵۱ منشور ملل متحد در توجیه عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران

Sardar Dr. Saeed Shahrabi Farahani

تحلیل حقوقی-راهبردی استناد ایالات متحده به ماده ۵۱ منشور ملل متحد در توجیه عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران

✍سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت

در روزگار پریشانِ نظم متزلزل جهانی، که واژگان حقوق بین‌الملل به بازیچه اراده قدرت‌های مسلط بدل گشته‌اند، بار دیگر ایالات متحده کوشیده است تا به مدد تفسیری ساختگی و ناعادلانه از ماده ۵۱ منشور ملل متحد، زمینه‌سازی حقوقی برای اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را مهیا سازد.

🔹در سندی رسمی که به عنوان نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل ارسال شده است، واشنگتن بی‌سابقه‌ترین استناد خود را به شعارهای سیاسی مردم ایران از جمله «مرگ بر آمریکا» کرده و آن را در زمره تهدیدهای امنیتی جای داده است. گویی اراده ملت‌ها در قالب شعار، خود مصداق حمله مسلحانه تلقی شده و مبنای اقدام جنگی قرار گرفته است. این تحریف آشکارِ مفاهیم، نه تنها نگران‌کننده، بلکه نشانه‌ای قطعی از زوال خرد در معادلات امنیت بین‌الملل است.

🔸ماده ۵۱ منشور ملل متحد چنین می‌گوید
«در صورت وقوع یک حمله مسلحانه علیه یک عضو سازمان ملل، تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را انجام نداده باشد، هیچ‌یک از مفاد این منشور، حق ذاتی دفاع فردی یا جمعی را از بین نمی‌برد…»

🔹 تحلیل حقوقی و ادبیات حقوق بین‌الملل به‌روشنی تأکید دارد که
دفاع مشروع منوط به وقوع حمله مسلحانه واقعی و مستند است؛ نه بیان شعار یا بیان نارضایتی سیاسی.
شعارهای سیاسی در قاموس حقوق بین‌الملل، مصادیق تهدید بالفعل و موجه برای اقدام نظامی نیستند.
در عرف جهانی، دفاع مشروع تنها زمانی موضوعیت می‌یابد که تهدید، واقعی، فوری و اجتناب‌ناپذیر باشد؛ نه تخمینی، سیاسی و قابل تفسیر.

🔸 اعتراف‌های مکرر مقامات آمریکایی – از جمله در دوره‌های متعدد ریاست‌جمهوری – مبنی بر عدم وجود تهدید فوری از سوی ایران، خود شاهدی کافی بر بی‌اساس بودن ادعای استناد به ماده ۵۱ است. حال اگر صرف بیان یک موضع‌گیری سیاسی، جواز جنگ تلقی شود، ده‌ها کشور از جمله ایران، چین و روسیه نیز می‌توانند بر مبنای تهدیدات مقامات آمریکایی، اقدامات متقابل را مشروع بدانند.

🔺 به‌عنوان مثال، اظهارات دونالد ترامپ مبنی بر تهدید به بمباران مسکو یا هشدارهای مشابه علیه پکن، در همین چارچوب قابل تفسیر خواهد بود. پس آیا سازمان ملل حاضر است به چین یا روسیه مجوز حمله به آمریکا را صادر کند؟ بدیهی است که چنین تفسیر سهل‌گیرانه‌ای، نه دفاع از صلح، بلکه دعوت به هرج‌ومرج در سطح جهان است


🔹ایران و حق دفاع مشروع: بر پایه همان منشور و با همان منطق
اکنون با فرض پذیرش استاندارد ارائه‌شده از سوی آمریکا، جمهوری اسلامی ایران نیز به‌درستی و بر مبنای ماده ۵۱ منشور، حق کامل دفاع مشروع فردی و جمعی در برابر تهدیدات نظامی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی را داراست.
این حق، نه بر مبنای شعار، بلکه بر اساس دهه‌ها تهدید رسمی، عملیات خرابکارانه، ترور دانشمندان هسته‌ای، و نقض مکرر تمامیت ارضی ایران – از سوریه تا خلیج فارس – اثبات‌پذیر و انکارناپذیر است.

🔻گزینه بازدارندگی: عقلانیت در مصاف با تهدید اتمی
در جهانی که ابزارهای کنترل و تنبیه قدرت‌های متجاوز از کار افتاده‌اند، و وتوی آمریکا در شورای امنیت امکان پاسخگویی به جنایات احتمالی آینده را سلب کرده است، ایران ناگزیر از طراحی ساختارهای بازدارنده متقارن و هوشمندانه خواهد بود.
بدیهی است که در صورت تهدید به حمله اتمی، هیچ عقلانیت نظامی یا دیپلماتیکی مجاز به انتظار واکنش بیرونی نیست؛ بلکه باید ابزار پاسخ را در درون توان ملی تعریف کرد. این مسئله نه نشانه‌ افراط، بلکه تجلی مسئولیت‌پذیری در برابر مردم، تمدن و سرزمین ایران است.

⬆️جمع‌بندی نهایی
🔹 استناد آمریکا به ماده ۵۱ منشور، نمونه‌ای خطرناک از تحریف مفاهیم حقوق بین‌الملل است.
🔹 جمهوری اسلامی ایران، در پاسخ به این تهدید آشکار، از حق مشروع برای طراحی پاسخ نظامی، دیپلماتیک و بازدارنده برخوردار است.
🔹 جهان در آستانه مرحله‌ای از آشفتگی است که تعلل در تأمین بازدارندگی، نه تنها ضعف، بلکه زمینه‌ساز اضمحلال ملی خواهد بود.
🔹 اکنون زمان آن است که ایران، در چارچوب اصول مشروع و با تکیه بر اقتدار ملی، معادله تهدید و پاسخ را در سطحی تازه و هم‌تراز بازتعریف نماید.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.