سکوتی که با آتش همراه شد؛ رمزگشایی از حمله ترکیبی به ایران و پایان رؤیای اعتماد به غرب

Dr saeid shahrabi

سکوتی که با آتش همراه شد؛ رمزگشایی از حمله ترکیبی به ایران و پایان رؤیای اعتماد به غرب

سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت

در واپسین ساعات یک روز پراضطراب، جمهوری اسلامی ایران هدف حمله‌ای ترکیبی قرار گرفت؛ نه صرفاً نظامی، بلکه تمام‌عیار، هدفمند، و با پشتوانه‌ای عمیق از خیانت بین‌المللی. آنچه در آسمان ایران رخ داد، صرفاً پرواز جنگنده‌های F-35 و F-16 رژیم صهیونیستی یا بمباران هوشمند با B-2 و شاید F-22 آمریکایی نبود؛ بلکه انعکاس کامل یک اراده غربی برای درهم‌کوبیدن زیرساخت‌های راهبردی جمهوری اسلامی ایران بود. این حمله، نه‌فقط از حیث تاکتیکی بلکه در ابعاد سیاسی، اطلاعاتی و روانی نیز یک عملیات چندلایه بود


بمب‌ها و موشک‌هایی که بر سر مردم ایران فرود آمدند، همگی ساخت ایالات متحده و برخی شرکای اروپایی بودند. تحلیل داده‌های میدانی و اطلاعاتی نشان می‌دهد که پرنده‌های شناسایی الکترونیک انگلیس در تهیه داده‌های عملیاتی نقش مستقیم داشته‌اند و کمک‌های لجستیکی از خاک آلمان و فرانسه، به‌عنوان مکمل عملیات عمل کرده‌اند. این یعنی اروپا، به‌طور غیرمستقیم، به هم‌پیمان نظامی آمریکا و اسرائیل در تجاوز اخیر بدل شده است


اما آنچه این جنایت را از یک تجاوز صرف فراتر می‌برد، سکوت هماهنگ و معنادار نهادهای بین‌المللی است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که همواره با وسواس بر فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران نظارت می‌کرد، این‌بار در برابر نابودی تأسیسات نطنز و فردو، حتی یک جمله محکومیت نیز بر زبان نیاورد. اروپا ـ به‌ویژه سه‌گانه برجامی موسوم به EU3 ـ نه‌تنها از اقدام صهیونیست‌ها و متحدانشان اعلام برائت نکردند، بلکه سکوت آنان به‌مثابه تأیید ضمنی این حمله تلقی شد؛ حمله‌ای که در سطح راهبردی، عملاً معادل یک «بمباران هسته‌ای خاموش» است


اکنون پرسشی بنیادین فراروی نظام و ملت ایران قرار دارد
در چنین وضعیت عینی و میدانی، دقیقاً بر سر چه باید مذاکره کرد؟
آیا مذاکره برای صفر کردن درصد غنی‌سازی در تأسیسات ویران‌شده‌ای همچون نطنز و فردو؟
آیا باید به مذاکراتی نشست که خروجی آن، محدود ساختن برد سامانه‌های موشکی ایران به ۴۸۲ کیلومتر، آن‌هم طبق نسخه‌ای دیکته‌شده توسط تل‌آویو باشد؟
واقعیت آن است که استمرار مذاکرات، به‌ویژه در این شرایط، بیش از آنکه بر پایه عقلانیت دیپلماتیک باشد، به فرسایش سرمایه ملی و تکرار یک دور باطل می‌ماند. هزینه‌های تکراری هتل، پرواز، تشریفات و رفت‌وآمد هیئت‌های دیپلماتیک، در حالی پرداخت می‌شود که در عمل، هیچ دستاورد عینی از آن حاصل نشده است


از منظر منطق راهبردی، مذاکره در ذات خود خیانت نیست؛ اما اعتماد مجدد به شبکه دروغ‌پرداز برجام و وعده‌های فریبنده غرب، نه‌فقط غفلت بلکه جهالتی سیاسی-تاریخی است که تکرار آن می‌تواند منافع ملی را با خطراتی جبران‌ناپذیر مواجه کند

⬆️ نتیجه‌گیری
حمله اخیر، نه یک رخداد صرفاً نظامی، بلکه آزمونی برای سنجش ظرفیت‌های بازدارندگی، میزان نفوذ دیپلماتیک و کیفیت راهبرد مقاومت ایران در سپهر جهانی بود.
سکوت IAEA و EU3 نشان داد که معماری حقوقی-سیاسی غرب، در بزنگاه‌های واقعی، فاقد بی‌طرفی و فاقد اخلاق است.
ساختار جدید تصمیم‌سازی جمهوری اسلامی، نیازمند بازنگری در ابزارهای بازدارندگی نرم و سخت، و تعریف مجددی از «تعامل» با غرب است.
اعتمادسازی مجدد با دشمنان آزموده‌شده، نه‌تنها ناکارآمد، بلکه خطرناک است.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.