پیش‌هشدار راهبردی درباره فاز جدید عملیات شبکه برانداز ترکیبی

پیش‌هشدار راهبردی درباره فاز جدید عملیات شبکه برانداز ترکیبی

✍سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت

به‌نظر می‌رسد تحرکات یک شبکه پیچیده، منسجم و دارای پیوندهای فرامرزی در حال گذار از مرحله جنگ کلاسیک-سایبری به مرحله‌ای نوین از عملیات شناختی، امنیتی و روان‌تخریب داخلی است؛ شبکه‌ای که عناصر محوری آن، نه صرفاً بازیگران عادی بلکه ترکیبی از مأموران اطلاعاتی ناتو، سیا و موساد با هویت‌های چندلایه هستند.
مختصات تهدید جدید از “لانچرهای دوش‌پرتاب و پهپادهای هدف‌زن” به فضای ناپیدای “جنگ ترکیبی اقتصادی–روانی” کوچ کرده و نبرد، اکنون بر شریان‌های داخلی امنیت غذایی، کنترل نقدینگی، فضای مجازی و زنجیره تأمین متمرکز شده است. در همین راستا، نشانه‌هایی قابل‌اعتماد از تلاش بی‌وقفه شبکه دشمن برای بازآفرینی انفجارهای کنترل‌شده در بازار ارز، طلا و کالاهای اساسی، دقیقاً در پس‌زمینه‌ی سناریوی فعال‌سازی مکانیسم ماشه به چشم می‌خورد.
با توجه به تحلیل داده‌های میدانی و برون‌مرزی، باید اذعان کرد که دشمن درصدد خلق یک چرخش جدید در معادلات امنیتی کشور است. در فاز نظامی/امنیتی، اگرچه تا این لحظه عملیات‌ها در وضعیت standby قرار دارند، اما پالس‌های اطلاعاتی به‌وضوح از طراحی بانک اهداف برای عملیات ترور سطح بالا حکایت دارند؛ آن‌هم با گزینشی هدفمند که بیشترین تنش سیاسی-اجتماعی را در پی خواهد داشت.

🔹 نکته راهبردی و مغفول
شواهد قوی حاکی از آن است که دشمن در دور جدید، احتمالاً اشخاص و چهره‌هایی را در کانون ترور قرار خواهد داد که در افکار عمومی به جریان‌های غیرهم‌سو یا منتقد ساختار سیاسی شناخته می‌شوند؛ به‌ویژه:
شخصیت‌های برجسته جبهه اصلاحات
چهره‌های میانه‌رو و معتدل
و مقامات عالی‌رتبه قوه مجریه
انتخاب چنین اهدافی نه‌تنها به دشمن اجازه خواهد داد عملیات را در پوشش «بحران داخلی» اجرا کند، بلکه با ایجاد غبار و ابهام، عمق پروژه روان‌تخریب را چندبرابر می‌کند.

🔸 بر این اساس، پیشنهاد جدی و بی‌درنگ آن است که سطح حفاظت حفاظتی، اطلاعاتی و روانی از مقامات عالی و چهره‌های برجسته جناح‌های سیاسی – خصوصاً آنانی که در مظان سوء‌استفاده دشمن هستند – به بالاترین سطح ممکن ارتقا یابد. این امر نه‌تنها اقدامی پیشگیرانه بلکه جزئی از دکترین حفظ امنیت ملی در فضای خاکستری جنگ ترکیبی محسوب می‌شود.

🔺بر پایه اطلاعات درز‌یافته و تحلیل‌های چندمنبعی، ملاقات اخیر میان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در لایه‌های پنهان خود، حامل سه پیام راهبردی برای محور مقاومت و نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است:

عملیات فریب امنیتی
امن جلوه دادن فضای کنونی و ارسال سیگنال‌های گمراه‌کننده به تهران، صرفاً زمینه‌سازی برای اجرای ترورهای هدفمند و کم‌هزینه از نگاه دشمن است.

باز کردن مسیر برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه توسط EU3
در صورت موفقیت، این گام نه‌تنها موجب تحریم‌های مجدد بلکه زمینه‌ساز تشدید بحران روانی و کاهش اعتماد عمومی به ثبات اقتصادی خواهد بود.

تقویت شبکه داخلی برانداز
شاید خطرناک‌ترین بخش این طراحی، دقیقاً اینجاست؛ جایی که پروژه‌های موسوم به “نارنیا” و “MIGA” با مأموریتِ تولید شکاف‌های اجتماعی، انفجارهای کنترل‌شده سیاسی، و تزریق بی‌اعتمادی در لایه‌های تصمیم‌گیری، در حال پیاده‌سازی‌اند.

🔻 جمع‌بندی راهبردی
تصور دشمن بر این است که با ائتلاف‌های اطلاعاتی، فریب رسانه‌ای و بهره‌گیری از نقاط اختلاف داخلی، می‌تواند ایران را به آستانه فروپاشی برساند. اما واقعیت میدان چیز دیگریست: به برکت خون شهدای مقاومت، ساختار منطقه‌ای در حال عبور از نظم تحمیلی به‌سوی خاورمیانه مقاوم است؛ و این، بزرگ‌ترین کابوس معماران خاورمیانه جدید خواهد بود.