ارزیابی پیامدهای راهبردی حمله ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران

dr saeid shahrabi farahani

ارزیابی پیامدهای راهبردی حمله ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران
تاریخ: ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵ | ۲ تیر ۱۴۰۴

✍سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت

در پی اقدام نظامی ایالات متحده علیه بخشی از زیرساخت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، ارزیابی‌های دقیق و چندلایه حکایت از آن دارد که این اقدام، نه‌تنها از حیث حقوقی و اخلاقی فاقد وجاهت است، بلکه در ساحت راهبردی نیز خطایی پرهزینه و محاسبه‌نشده تلقی می‌گردد. این حمله در امتداد تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی صورت گرفت؛ با این تفاوت که وزن ژئوپلیتیکی و پیامدهای دیپلماتیک آن برای ایالات متحده بسیار سنگین‌تر خواهد بود.

فقدان اثرگذاری میدانی: همان‌گونه که حملات رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر ثمری در تغییر معادله بازدارندگی نداشت، اقدام اخیر نیز موازنه قدرت را تغییر نداد؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران با اقتدار، پاسخ کوبنده‌ای در قالب شلیک ده‌ها فروند موشک نقطه‌زن به مراکز حساس رژیم اشغالگر قدس ارائه کرد.
تحکیم افکار عمومی جهانی به نفع ایران: تجاوز مستقیم قدرتی جهانی به تأسیسات صلح‌آمیز یک کشور مستقل، وجهه‌ای مظلومانه‌تر برای ایران در عرصه جهانی رقم زد و در عین حال، مشروعیت کامل واکنش بازدارنده جمهوری اسلامی را نزد ملت‌های مستقل و نهادهای حقوقی بین‌المللی تثبیت نمود.
فرصت‌سازی برای محورهای هم‌پیمان: در پی این تجاوز، بازیگران هم‌راستا با ایران، از جمله روسیه، چین و برخی کشورهای آسیایی و منطقه‌ای، با صراحت بیشتری موضع‌گیری کردند و زمینه را برای بازتعریف شفاف‌تری از ائتلاف‌های استراتژیک شرق فراهم نمودند.
بیداری و تحرک گروه‌های مقاومت: موج جدیدی از تحرک و همبستگی میان جریان‌های مقاومت در منطقه (یمن، عراق، لبنان و فلسطین) شکل گرفت. اقدام ایالات متحده به‌مثابه چراغ سبز مشروع برای ورود رسمی این نیروها به میدان تلقی شد.
نگرانی در میان کشورهای میزبان پایگاه‌های آمریکا: کشورهایی که ناگزیر میزبانی پایگاه‌های نظامی آمریکا را بر عهده دارند، اکنون در معرض تهدید پاسخ‌های منطقه‌ای قرار گرفته‌اند و به‌طور جدی نگران آن‌اند که به بهای سیاست‌های یکجانبه واشنگتن، قربانی حملات متقابل شوند.
ایران، تنها مدافع اصیل فلسطین: این رویداد به‌روشنی ثابت کرد که در شرایطی که بسیاری از کشورها، در عمل یا به سکوت رضایت داده‌اند، تنها جمهوری اسلامی ایران است که هزینه واقعی دفاع از آرمان فلسطین را می‌پردازد.
خسارت‌های ژئوپلیتیکی و داخلی برای آمریکا: دولت ایالات متحده با چالش‌های سنگین داخلی و خارجی مواجه شد. افکار عمومی آمریکا این پرسش را به میان آورد که چگونه کشوری که شعار “اول آمریکا” را سر می‌دهد، وارد جنگی پرهزینه و بی‌نتیجه در فاصله ۱۲ هزار کیلومتری از مرزهایش شده است.
اعطای مشروعیت کامل به واکنش‌های متقابل ایران: حمله مستقیم به مراکز هسته‌ای صلح‌آمیز ایران، حق مسلم دفاع را برای جمهوری اسلامی ایران احیا کرد. اکنون تهدید علیه مراکزی همچون دیمونا نه‌تنها قابل توجیه، بلکه برگرفته از اصل مقابله‌به‌مثل در حقوق بین‌الملل تلقی می‌شود.
اثبات ائتلاف مستقیم واشنگتن – تل‌آویو در جنایات منطقه‌ای: افکار عمومی جهان، اکنون بدون تردید درک کرده است که ایالات متحده مستقیماً در جنایات علیه مردم غزه، کرانه باختری و دیگر نقاط مظلوم منطقه شریک است.
بازتعریف نقش ایران در دیپلماسی جهانی: جمهوری اسلامی ایران، علی‌رغم اقدامات خصمانه، همچنان بر مدار گفتگو و تعامل باقی مانده و در چارچوب‌های دیپلماتیک متعددی – از جمله مذاکرات با ۱+۵ و تروئیکای اروپا – حضور داشته است. این رویکرد نشان می‌دهد که ایران اهل گفتگو است و آمریکا اهل بحران‌سازی.

🔺جمع‌بندی نهایی
حمله ایالات متحده نه‌تنها ناکارآمد و نامشروع بود، بلکه موجب ارتقاء سطح مشروعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، تقویت جبهه مقاومت، و تضعیف چهره ایالات متحده در نزد ملت‌های منطقه و جهان گردید. این اقدام، از نظر راهبردی اشتباهی پرهزینه برای آمریکا بود و نتایج آن در آینده‌ای نزدیک آشکارتر خواهد شد.
اندکی صبرسحرنزدیک است.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.