جهش موشکی ایران و ورود به عصر بازدارندگی جهانی

جهش موشکی ایران و ورود به عصر بازدارندگی جهانی
✍دکترسعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گرارشدسیاسی.امنیتی.بین الملل/ مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی/ مدیرراهبردی نهضت جهانی جبهه مقاومت
ورود موشکهای بالستیک قارهپیمای جمهوری اسلامی ایران با بردی تا دههزار کیلومتر، نقطهعطفی در تاریخ نظامی و دفاعی کشور و در هندسه قدرت جهانی محسوب میشود. این تحول نهتنها نتیجهی پیشرفت فناورانه، بلکه ثمرهی چهار دهه تفکر راهبردی در مکتب دفاعی انقلاب اسلامی است؛ مکتبی که بازدارندگی را نه بر پایهی تجاوز، بلکه بر پایهی ادراک قدرت، اقتدار ملی و صیانت از امت اسلامی تعریف میکند
🔹از بازدارندگی منطقهای تا بازدارندگی جهانی
در دهههای گذشته، راهبرد دفاعی ایران مبتنی بر موازنه منطقهای و مهار تهدیدات پیرامونی بود. توسعه موشکهای فاتح، سجیل، عماد و خرمشهر در همین چارچوب صورت گرفت و موجب تثبیت بازدارندگی در شعاع عملیاتی تا ۲۵۰۰ کیلومتر شد.
اکنون با رسیدن به برد ۱۰٬۰۰۰ کیلومتر، ایران از «بازدارندگی منطقهای» عبور کرده و وارد حوزه بازدارندگی جهانی میشود؛ یعنی توان آن را دارد که هر نقطهای از مراکز تهدید را، از تلآویو تا پایگاههای آمریکا در اروپا و حتی بخشهایی از آمریکای شمالی، در دکترین پاسخ متقارن خود لحاظ کند. این تحول، موازنهی ادراکات در ساختار امنیت بینالمللی را بهکلی دگرگون میسازد
🔸فناوری بومی و استقلال راهبردی
دستیابی به چنین بردی نشاندهندهی تسلط ایران بر فناوریهای چندمرحلهای سوخت جامد و مایع، سامانههای هدایت اینرسیایی، و کنترل حرارتی سرجنگی در بازگشت از جو است؛ فناوریهایی که صرفاً در اختیار قدرتهای موشکی چون روسیه، چین و ایالات متحده بودهاند.
این موفقیت حاصل راهبرد خوداتکایی فناورانه و بومیسازی دانش پیچیده دفاعی است؛ نتیجهی پیوند میان نهادهای نظامی، مراکز پژوهشی سپاه، دانشگاههای راهبردی و اندیشکدههای دفاعی که در سالهای اخیر تحت هدایت نهادهای عالی کشور همافزایی یافتهاند
🔹پیامدهای ژئوپلیتیکی و موازنه ادراکات
ورود ایران به عرصه قارهپیماها، پیام روشنی به قدرتهای غربی دارد: عصر تهدید یکجانبه و فشار نظامی علیه ایران پایان یافته است.
برد دههزار کیلومتر یعنی تئوریکاً، هرگونه اقدام خصمانه از سوی هر نقطه از اروپا یا آمریکای شمالی، میتواند با پاسخ قاطع و در برد متقابل روبهرو شود.
اما در سطح عمیقتر، این تحول نوعی جنگ ادراکات را رقم میزند؛ زیرا غرب با چالشی روانی مواجه شده است که برای نخستین بار در تاریخ معاصر، یک کشور مسلمان و غیراتحادیهای، بدون وابستگی به بلوکهای نظامی، به سطح بازدارندگی قارهپیما دست یافته است
🔸 نقش دکترین دفاع شناختی در مهندسی بازدارندگی
بازدارندگی صرفاً در قدرت تسلیحاتی خلاصه نمیشود، بلکه ریشه در شناخت، ادراک و مهندسی ذهن دشمن دارد.
دفاع شناختی بهعنوان یکی از ستونهای دکترین نوین ایران، موجب شده تا ساختار تهدید از سطح فیزیکی به سطح ادراکی منتقل گردد.
اعلام عمومی این دستاورد نه صرفاً برای نمایش قدرت، بلکه برای تثبیت ادراک بازدارندگی در ذهن دشمن است؛ یعنی دشمن پیش از هر اقدام، خود را در وضعیت شکستیافته میبیند. این همان مفهومی است که در راهبردهای دفاع نوین، از آن به عنوان Deterrence by Perception یاد میشود
🔹 واکنشهای جهانی و آینده توازن قدرت
واکنش اولیه رسانههای غربی و اندیشکدههای امنیتی، ترکیبی از شگفتی و نگرانی بود. واشینگتن، بروکسل و تلآویو میدانند که این پیشرفت نه یک پروژه نمایشی، بلکه نتیجه روندی طولانی از سرمایهگذاری علمی، مهندسی و امنیتی در عمق ساختار دفاعی ایران است.
از این پس، هرگونه معادله بازدارندگی در خاورمیانه بدون لحاظ توان قارهپیمای ایران بیمعنا خواهد بود. این تحول، توازن قدرت را از یک موازنه منطقهای به یک موازنه جهانی ارتقاء میدهد؛ جایی که ایران نه تنها بازیگر منطقهای، بلکه قدرت بازدارنده مستقل جهانی تلقی میشود
⬆️جمعبندی: ورود به مرحله بازدارندگی تمدنی
توان قارهپیما، نماد بلوغ تمدنی در حوزه دفاعی است. ایران با این دستاورد، به مرحلهای وارد شده که میتوان آن را بازدارندگی تمدنی نامید؛ یعنی دفاع از موجودیت و هویت یک ملت و امت در برابر نظام سلطه جهانی.
این مرحله، نه آغاز مسابقه تسلیحاتی، بلکه پایان وابستگی راهبردی به معادلات قدرت تحمیلی است.
در این چارچوب، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ایمان، علم و استقلال، توانسته است الگویی تازه از اقتدار را عرضه کند: اقتداری که از ایمان برمیخیزد، بر شناخت استوار است و در ساحت جهانی، معادله قدرت را بازتعریف میکند.










Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!