⚠️آخرین تیر در میدان ادراک

Saeid shahrabi farahani

⚠️آخرین تیر در میدان ادراک
نبرد دوازده‌روزه و تولد نسل جدید مقاومت

دکتر سعید شهرابی فراهانی/ تحلیل‌گر ارشد سیاسی، امنیتی و بین‌الملل / مدیر مرکز پژوهش و مطالعات بین‌المللی ضدصهیونیستی / مدیرتبیین اتاق تحلیل جبهه مقاومت

نبرد دوازده‌روزه‌ای که از شرق مدیترانه تا خلیج فارس امتداد یافت، نمونه‌ای شاخص از جنگ‌های ترکیبی مدرن بود که همزمان عرصه‌های نظامی، سایبری، رسانه‌ای و شناختی را درگیر ساخت.
جنگ‌های قرن بیست‌ویکم دیگر محدود به تقابل سخت‌افزاری نیستند؛ میدان‌های نبرد شامل میدان سخت، میدان رسانه‌ای، میدان اطلاعات و میدان ادراک می‌شوند. دوازده روز درگیری نشان داد که پیروزی در چنین جنگی به ترکیب مهارت‌های نظامی و شناختی، انسجام اجتماعی و مدیریت روایت‌ها وابسته است.
تمرکز بر شش مولفهٔ کلیدی، نشان می‌دهد که چگونه ایران توانست پیام بازدارندگی خود را به شکل مؤثر منتقل کند و نسل نوینی از مقاومت را شکل دهد


توان نظامی: بازدارندگی به سبک نوین
نبرد دوازده‌روزه به‌وضوح نشان داد که توان نظامی تنها شامل تجهیزات و موشک‌ها نیست. سه سطح توان بازدارندگی در میدان مشاهده شد:
▪️توان رسیدن: قابلیت هدف‌گیری دشمن در زمان و مکان مناسب، شامل شلیک موشک‌های بالستیک و حملات پهپادی با دقت بالا. این توان نشان داد که سامانه‌های موجود قادر به پاسخ سریع و هدفمند هستند.
▪️توان آسیب‌رساندن: انتخاب هدف به‌گونه‌ای که اثرگذاری راهبردی و نمادین داشته باشد. این مرحله شامل هماهنگی میان توان موشکی، هوایی و سامانه‌های پدافندی بود.
▪️توان ویرانگری گزینشی: ارسال پیام بازدارنده به دشمن و ناظران بین‌المللی، بدون آنکه به منافع راهبردی خود آسیب برساند. این سطح نشان می‌دهد که بازدارندگی ترکیبی سخت و نرم بیش از هر زمان دیگری ضروری است. ابزارهای نظامی باید با اطلاعات دقیق، تحلیل داده و هماهنگی دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی ادغام شوند تا اثرگذاری واقعی داشته باشند


عملیات شناختی: جنگ روایت‌ها
در این جنگ، نبرد اصلی در عرصه شناخت و اطلاعات رخ داد. اسرائیل تلاش کرد مشروعیت حملات خود را تثبیت و ایران را تضعیف کند؛ ایران بر انسجام داخلی و بازدارندگی معنایی تأکید داشت.
سه محور مهم عملیات شناختی:
▪️سرعت روایت‌سازی: شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های تصویری امکان شکل‌دهی سریع روایت‌ها را فراهم کردند. پیام‌ها در عرض چند ساعت در سطح ملی و بین‌المللی منتشر شدند.
▪️هدف‌گیری مخاطب‌بنیاد: پیام‌ها به گروه‌های مشخصی از جامعه و ناظران بین‌المللی هدف‌گذاری شدند تا اثرگذاری حداکثری داشته باشند.
▪️مدیریت عدم‌قطعیت: سیل اطلاعات متناقض باعث شد دشمن نتواند به اهداف شناختی خود دست یابد و فضای تردید برای تحلیل‌گران خارجی ایجاد شد.
این تجربه نشان داد که توانایی کنترل ادراک، حتی فراتر از توان سخت‌افزاری، نقش حیاتی در بازدارندگی نوین دارد


تاب‌آوری اجتماعی: سنگر داخلی
تاب‌آوری اجتماعی، مولفهٔ کلیدی دیگری بود که نتیجه نبرد را تعیین کرد. ایران با حفظ انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی توانست فشار دشمن را کاهش دهد.
سه عملکرد مهم تاب‌آوری:
▪️تحمل روانی: شهروندان توانستند هزینه‌های کوتاه‌مدت ناشی از تهدید و تحریم را بپذیرند و ساختارهای بلندمدت را حفظ کنند.
▪️همبستگی عمومی: انسجام اجتماعی و وحدت ادراکی ملت، مانعی برای تلاش‌های دشمن در ایجاد دو قطبی کاذب «غرب‌گرا و انقلابی» شد.
▪️مشارکت اطلاعاتی: شهروندان با ارائه اطلاعات و همکاری با نهادهای رسمی، نقشی فعال در دفاع شناختی ایفا کردند.
این تاب‌آوری نشان داد که میدان جنگ امروز تنها با موشک و سامانه‌های دفاعی تعیین نمی‌شود، بلکه با اعتماد، امید و مشارکت اجتماعی شکل می‌گیرد


نسل نوجوان وجوان و مطالبه امنیتی
در دل جنگ، نسل جدیدی از مقاومت ظهور کرد — نسلی که به جای ترس، مطالبه ضرورت امنیت ملی و بنیه دفاعی بیشتر را فریاد می‌زند:
«باید موشک بیشتری داشته باشیم!»
این فریاد نماد تغییر عمیق در ادراک امنیتی جامعه است. امنیت اکنون ترکیبی از:
▪️توان سخت‌افزاری
▪️تصمیم راهبردی
▪️شفافیت در سیاست‌ها
▪️مشارکت اجتماعی
است. نسل مذکور، موتور تاب‌آوری و بازدارندگی آینده محسوب می‌شود و پیام روشنی برای سیاست‌گذاران دارد: امنیت واقعی بدون ارتباط میان توان نظامی و اجتماعی ممکن نیست.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.